آخرین مطالب
امکانات وب
امـا مـي روم
بـايـد ادامـه داد
هـنـوز مـانـده ...
مـسـيـر طـولانـي و مـقـصـد دور
هـم شـادم و هـم غـمـگـيـن !
شـادم از پـايـان و غـمـگـيـنـم از پـايـان !
کـولـه بـارم را بـسـتـه ام
آمـاده ي سـفـر ...
برچسب : نویسنده : lost0020 بازدید : 45
برچسب : نویسنده : lost0020 بازدید : 43
مهم نيست...
تو چند ساله باشی
من همسن و سال تو هستم
مهم نيست...
خانه‌ات کجا باشد
برای يافتنت کافی است
چشم‌هايم را ببندم
خلاصه بگويم
حالا
هر قفلی که می‌خواهد
به درگاه خانه‌ات باشد
عشق پيچکی است
که ديوار نمی‌شناسد
گروس عبدالملکیان
اگر......برچسب : نویسنده : lost0020 بازدید : 41
آن قدر به تو نزدیک بودم
که تو را ندیدم
در تاریکی خود، به تو لبخند می زنم
شکرانه روزهایی
که کنار تو
راه رفته ام.
"شمس لنگرودی"
تاريخ : جمعه چهاردهم مهر ۱۳۹۶ | 19:59 | نویسنده : میلاد |
برچسب : نویسنده : lost0020 بازدید : 43
از ذهن دست های تو می گذرد
اما
در ژرف خم خانه خواب هایم
یک پیاله
صبح بیداری
برای دست هایت
جا مانده است
محمدعلی عجمی
برچسب : نویسنده : lost0020 بازدید : 44
نامت که می آید
شعرهایم رنگین میشود
زرد
قرمز
نارنجی;
مهره هایم را خوب چیده ام;
کیش کن
دل را;
ماتِ نگاه تو شدن
را;
عشق است اگر......
برچسب : نویسنده : lost0020 بازدید : 45
مجسمـه ای با چـشمانی باز
خیره به دور دست
شاید شرق شاید غرب
مبهوت یك شكست،
مغلوب یك اتفاق
مصلوب یك عشق،
مفعول یك تاوان
خرده هایش را باد دارد می برد...
برچسب : نویسنده : lost0020 بازدید : 59
قطاری در راه است
و یک مسافر،
که مقصدش دل خالیه من است...
عشق را در نگاهش خواهم دید
و او را لمس خواهم کرد
او برای من است و من برای او.
این انتظار من است،
حتی اگر باد دروغ بگوید...
برچسب : نویسنده : lost0020 بازدید : 42
برچسب : نویسنده : lost0020 بازدید : 47
که وقتی به خانه می رسم
تلویزیون، لم می دهد روی کاناپه
تا مرا تماشا کند ...
خستگی ام می پَرد روی رخت آویز
عینک ام با روزنامه ی عصر پاک می شود
و چشم هایم می روند بخوابند
اما دست هایم هنوز در دست های تو
در قدم زدنی پاییزی
در خیابانی جا مانده اند.
برچسب : نویسنده : lost0020 بازدید : 44